اوم. چی بگم. از یک رویا. هرروزی که نمینویسم روز بعدیش نوشتن سخت تر میشه. یاد کروکودیلی که سه سال پیش تو باغ وحش دیدم افتادم و نمیدونم چرا. پاک میکنم همش. دکترم یهویی پاشد رفت انگلیس و دکتر جدیده این سیم و دم و دستگاه ارتودنسیو انگار زیادی محکم کرده، دردم میاد. نمیتونم درست غذا بخورم. دلم آب طالبی میخواد. بهتره بخوابم.
- امروز دویدم، ورزش کردم، آشپزی کردم، ظرف شستم، چند پاراگراف مقاله رو پیش بردم، فیلم دیدم، و تقریبا همینا.
چهارشنبه بیست و پنجم تیر ۱۴۰۴ ساعت 1:13 توسط 𝒫𝒶𝓀𝓊