ماه شب چهارده
امشب خیلی خسته ام. اونقدر که دوست دارم لفت بدم از همه چی. دلم میخواد خونه ی خودمو میداشتم و میرفتم اونجا توی سکوت اتاقم غرق میشدم. خیلی خوابم میاد. خیلی. از ۸ تا ساعت شیش کلاس داشتم. از چهار و نیم بیدارم. یهو از خواب پریدم. خواب دیدم دارم ارائه م رو درست میکنم. شب هیجدهمه، خستم، خسته. وقتی آدم ورزش هم میکنه اون زمان که به ماهیچه هاش فشار میاد بیشتر تاثیرشو میبینه دیگه، نه؟:)
- بخاری اتوبوس رو دوست دارم. کاش میشد با خودم میبردمش.
سه شنبه سیزدهم آبان ۱۴۰۴ ساعت 18:35 توسط 𝒫𝒶𝓀𝓊