یکی از لذت بخش ترین کارهای امروز، شستن پلک‌هام با شامپو بچه بود؛ حس کردم تازه شدم.

خلق کردن، مربای تمشک وحشی، شیرینی خونگی، شابلون، عمو حشمت من به یادتم هرچند بابا بهت زنگ نمیزنه، ایتا ینی چی؟ نارنجی دوست، سکون دایروی، پسرک صدف فروش بهمن کش، پیاده روی اربعین پارسال اثر خودشو گذاشته، تغییرات جذاب انسانی، از این رو به آن رو شدن، خیال نیست، چشم درد، پرواز بر فراز آشیانه، زمین فوتبال کنار رودخانه، در جست و جوی قارچ، پاستل روغنی، بحث غرور و خود بزرگ پنداری نیست، اما آنجا جای من نیست، شک نکن، وقت تنگ است برادر، و کار بسیار، پس به آنچه واجب تر است بپرداز، تبلور اراده.