یه عالمه نوشتم و پرید :)

از ایستادن زیر آبشار، دیدار با تمشک، احساسی شبیه به خلسه، بخشی از خنکای کاشی امامزاده شدن، فکر به کلاغ ها، و رسیدن به پرتگاه بیهوشی.